بخش اول عصبانیت، اغلب اوقات از رفتار حاكی از عدم اعتماد به نفس ناشی می شود. ما بیش از آنچه نیاز است به چیزی اهمیت می دهیم و به این ترتیب دیگران را به سوءاستفاده از خودمان دعوت می كنیم و بعد از شدت عصبانیت جوش می آوریم. اگر همكاری، بیش از حد معمول محل كارش را ترك كند و سهم غیرمنصفانه ای از كار را بر دوش شما بیندازد، شما می توانید خیلی جدی و محكم از «قبول مسئولیت» امتناع كنید. كنترل عصبانیت در تمام طول روز، به نوبه خود رابطه شما را با آن همكار خراب می كند و به شما نیز آسیب می رساند. • «انرژی عصبانیت» را هدایت كنید: عصبانیت مقدار زیادی انرژی تولید می كند. برخی از فعالیت های فیزیكی ممكن است به شما كمك كند تا بدون صدمه زدن به خودتان یا دیگران، آرام تر شوید. برای مثال تمیز كردن و نظافت كردن خانه به خانم خانه دار كمك می كند تا از عصبانیتش كاسته شود. به همین شكل، شما می توانید به فعالیت های سازنده ای فكر كنید كه عصبانیت را كنترل می كنند.پاراكاش مدیر فروش وقتی از شدت عصبانیت احساس می كند دندان هایش به هم كلید می شوند به شیوه دیگری عمل می كند. «من یك نامه با لحن خیلی تند می نویسم كه بیانگر احساسات درونی من باشد. بعد از اینكه اجازه دادم آنچه در ذهنم می گذرد، بیرون بریزد، نامه را تا روزی دیگر كنار می گذارم. روز بعد، من معمولاً آن قدر آرام شده ام كه بتوانم منطقی فكر كنم. بعضی اوقات هم فكر می كنم، نوشتن در این باره و بنابراین نوشته های من، ارزشی ندارند و نامه را پاره می كنم یا آن را بسیار مودبانه تر می نویسم و دوباره كنار می گذارم. این كار بسیار مفید است. من از عصبانیت غافل نمی شوم، اما به طور همزمان من به جای عكس العمل نشان دادن، وارد عمل می شوم.» •«عصبانیت نابجا» را شناسایی كنید: در ۸۰ الی ۹۰ درصد موقعیت ها، عصبانیت نابجاست. وقتی عصبانیت در یك ارتباط یا یك موقعیت به طور مناسب كنترل نمی شود، به محدوده های دیگر انتقال می یابد و عواقب ناگواری را به بار می آورد. عصبانیت نابجای شما به طور مكرر بر سر كسانی خالی می شود كه شما می توانید نسبت به آنان عصبانی شوید، مثل اعضای خانواده نه همكاران، بر سر زیردستان خود نه سر رئیس خودتان.در صورت عدم برخورد صادقانه با موضوع اصلی ممكن است شما هم خودتان را تنبیه كنید و هم به این ترتیب اجازه می دهید كه حتی روابط سالم شما هم تضعیف شود. عصبانیت بی جا به روابط ارزشمند شما مدام آسیب بیشتری وارد می كند، درست مثل پرتاب یك سنگ در استخر كه می تواند موج های زیادی را به وجود آورد.استرس در محل كار اغلب موجب عصبانیت در محیط خانه می شود. بحث كردن در مورد فشارهای كاری با اعضای خانواده گاهی بسیار كارساز است. سهیم شدن آنها با مشكلات شما باعث می شود نسبت به مشكلات شما حساس تر شوند و شما هم بهتر می توانید از حمایت آنها بهره مند شوید. •«عامل آغازگر» را بررسی كنید: وقتی عصبانیت شما به دقت مورد بازبینی قرار گیرد، ممكن است یكی دو موقعیت به خصوص یا افراد خاصی را كه به راحتی موجب عصبانیت شما می شوند، شناسایی كنید. شناسایی آنها می تواند یك ابزار قوی برای مقابله با عصبانیت شما باشد. برای این منظور، به مدت دو هفته یا یك ماه بررسی و بازبینی «عصبانیت روزانه» ممكن است موثر باشد. حساس بودن نسبت به تغییر قیافه و حركات به هنگام عصبانیت (سكوت، اخم كردن و عنق بودن، كوبیدن درها به هم یا دوری كردن و گوشه گیری از دیگران) لازم و ضروری است. در بازبینی «عصبانیت روزانه» به تمام وقایع یا موقعیت هایی كه شما را «عصبانی» می كرد به دقت توجه كنید. تحلیل كردن موجب خواهد شد تا موقعیت های عصبانیت و عوامل آغازگر در رابطه با آنها مشخص شوند. •رابطه عصبانیت با گرسنگی را درك كنید: گرسنگی و عصبانیت با هم رابطه تنگاتنگی دارند و از هر چهار نامه یكی از موارد مربوط به این موضوع است. وقتی انرژی بدن كسی تقلیل می یابد، دیگر حالش سرجایش نیست، كار طاقت فرسا و خستگی می تواند موجب شود كه فرد سریع تر عصبانی شود. چیزهای بی اهمیت مایه دلسردی و نومیدی بزرگی به نظر می رسند و اختلاف نظرهای جزیی و بی اهمیت می توانند به تنفر از بحث و گفت وگو منجر شوند. بحث و گفت وگو، به ویژه در مواردی كه پیش بینی می شود اختلاف نظر وجود دارد، بهتر است بعد از صرف غذا صورت گیرد.[«اگر می خواهی او آرام و خونسرد بماند اول او را سیر كن» ایده خوبی به نظر می رسد.] پریا به كار شوهرش خیلی علاقه داشت، اما تمام سئوالات او فقط پاسخ های خیلی كوتاه داشت. دلیل آن بسیار ساده است. اشتباه گرفتن وقت. بعد از یك روز كاری، همسرش نیاز داشت تا نقش هایش را عوض كند، آرامش پیدا كند و سپس درباره وقایع كاری صحبت كند. با مقداری غذا و زمان دادن، ممكن است خستگی اش در رود و رفتارش بسیار پسندیده تر باشد. |
منبع : روزنامه شرق |