- مجموعه: روانشناسی کودکان
قابل توجه کسانی که در نقش مهم مادری و پدری قرار دارند. یک اصل مهم را همواره به خاطر داشته باشید و فراموش نکنید که بچه های ما همانی می شوند که ما هستیم. پس شایسته است که سعی در شناخت خویشتن را همیشه مد نظر داشته باشیم.
خانواده
در قدم بعدی باید این موضوع را باور کنیم که کودکان معصوم ما، میل به سمت خوب بودن دارند. میزان خوشحالی و شادمانی بچه ها تا حد زیادی به تائید والدین وابسته است. حتی ان زمان که بچه ها مرتکب خطا می شوند و احساس ناراحتی و حمایت والدین را دارند، به نوعی سعی در جلب نظر والدین دارند.
لازم است تا والدین در بروز علاقه و محبت خود به فرزندان، تلاش کنند و این کار را به طرق مختلف انجام دهند. مثلا ابراز زبانی داشته باشند یا کودک را در آغوش گیرند و او را ببوسند و به سمت کارهای خوب دعوت کنند. مطمئن باشید که بچه ها در اغلب اوقات می توانند تفاوت محبت کردن را با لوس کردن، درک کنند.
از طرف دیگر این مسئله مهم است که والدین بتوانند در موقعیتهای مختلف، با خونسردی برخورد کنند و با هر اتفاقی از کوره در نروند و با عصبانیت با بچه ها برخورد نکنند. مسلما برخوردهای خشن، تهدیدهای سنگین و داد کشیدن های بیهوده، فقط به وخیم تر شدن اوضاع منجر می شود. ممکن است فریاد کشیدن در یک مقطع کوتاه زمانی بچه ها را میخکوب کند و ظاهرا انها تسلیم شوند اما تاثیر منفی این رفتار به مراتب بیش از تاثیر مثبتی است که مورد نظر والدین می باشد.اما همانقدر که عصبانیت بی فایده و نادرست است، مصمم بودن والدین بر اجرای یک رفتار تربیتی در برابر بچه ها، از اهمیت زیادی برخوردار است. والدین باید بر آنچه که به عنوان قانون برای بچه ها قرار داده اند، ثبات داشته باشند و مثلا اگر در مورد خاصی با موردی مخالف بودند،به طور جدی پاسخ منفی را به کودک اعلام کنند و بر این موضع استوار باشند. هرچند باید این نکته را مد نظر داشت که موقعیت های "نه" گفتن به بچه ها باید محدودیت داشته باشد و در موارد لازم باید از این کلمه استفاده کرد.
مسلما جدی بودن والدین در برابر فرزندان، اثرات مطلوب تربیتی را به دنبال دارد اما جدیتی که در حد اعتدال و ضرورت باشد. مهم این است که والدینی مهربان و جدی باشید. مسلما برای درونی کردن و انتقال برخی از مسائل به بچه ها، لازم است در مواردی از قانون هایی بهره برید و این قوانین را ابتدا در خانه اجرا کنید و سعی داشته باشید تا دلیل وضع و اجرای این قوانین را برای بچه ها تشریح کنید تا به تدریج به آنها عادت و از آنها اطاعت کنند. در این روند و به طور کلی در روند تربیت و برخورد با بچه ها، باید صبور بود و مثبت حرف زد و مثبت رفتار کرد.
اصولا کیفیت کلام به کار برده شده در برابر بچه ها باید به گونه ای باشد که ظاهر و محتوای مطلوب و شایسته ای داشته باشد.
مادرهای عزیز دقت داشته باشند که هیچگاه از پدر خانواده به عنوان ابزاری تهدید آمیز و دلهره اور برای بچه ها، استفاده نکنند. استفاده از عبارت" صبرکن تا بابات بیاد"، جمله مرسومی است که از دهان اغلب مادرها خارج می شود و شاید آنها ندانند که به کارگیری این جمله می تواند به این معنا باشد که مادر در خانواده قدرتی ندارد و از طرف دیگر، از پدر به عنوان اهرمی برای فشار استفاده می شود. این در حالی است که باید نوعی هماهنگی میان پدر ومادر در وضع قوانین در خانواده وجود داشته باشد و اجرای این قوانین باید به طور یکسان از جانب والدین، صورت گیرد. این حالت خوبی نیست که بچه ها از پدرشان بترسند و از مادرشان حساب نبرند.
توافق موجود میان والدین، در طول مسیر تربیتی، از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیاری از والدین از دوران طفولیت بچه ها، با عدم توافق با همسرشان مواجه هستند وتلاشی در همسوشدن با همسرشان در امور تربیتی ندارند و متاسفانه این موضوع بر روح و شخصیت کودکان تاثیر می گذارد
بنابراین هماهنگی والدین برای انجام امور تربیتی کودکان، مسئله ای لازم وضروری است و اختلاف نظر و سلیقه میان والدین، لطمات زیادی را بر کودک وارد میکند. روی دیگر سکه به اتفاق نظر و تفاهم والدین در کار تربیت مربوط می شود. این موضوع از نکات مهم و ضروری در امر تربیت است. چنانچه رفتار پدر ومادر در مقابل کودک، هر لحظه به گونه ای خاص باشد، موجب می شود تا قدرت تشخیص کودک تضعیف شود و نتواند معنای دقیق و درست یک رفتار و یا تفکر را درک کند.
به هر حال باید بپذیریم که مسئولیت پدر بودن ومادر بودن، مسئولیت عظیم و دقیقی است و باید لحظه به لحظه آن، با تدبیر و تفکر سپری شود.
منبع:تبیان