عنوان کتاب:
روشهای درمان لکنت زبان
نویسنده / ویرایشگر:
دکتر جواد علاقبند راد، شیما نبی فر
ترجمه:
محل انتشار:
تهران
ناشر:
انتشارات سنا – موسسه مطالعات علوم شناختی
سال انتشار:
1381
مشخصه های ظاهری:
95صفحه
شابک:
0-82-6126-964
بهای پشت جلد:
2000 تومان
فصل اول: لكنت زبان چيست؟
1.1. مقدمه و تعريف
سالهاي مديدي است كه لكنت زبان مورد توجه متخصصين بوده و در زمينههاي شناخت و سببشناسي و درمان آن تحقيقات زيادي انجام گرفته است. لكنت زبان نوعي اختلال گفتار است كه آن را تحت عنوان اختلالات نارواني گفتار1 و يا بهعبارتي روان نبودن گفتار مطرح نمودهاند. مشكل عمدهاي كه در لكنت زبان وجود دارد عدم توانايي برقراري ارتباط به شكل آسان، با سرعت مناسب، و بهطور پيوسته ميباشد. در نتيجه شخص نميتواند در انتقال پيام موفق باشد. تعاريف زيادي از لكنت زبان ارائه شده است.
در چهارمين چاپ راهنماي آماري و تشخيصي بيماريهاي ذهني لكنت به اين صورت تعريف شده است: “لكنت زبان آشفتگي و اختلال در رواني گفتار و برنامهريزي آن ميباشد بطوريكه براي سن شخص نامناسب ميباشد و شامل يك يا چند مورد از اين علائم است: تكرار صداها، كشش صداها، بهمياناندازي، مكث درون واژهها، جايگزين كردن واژهها بهمنظور جلوگيري از امتداد، قفل و گيرهاي2 قابل شنيدن
1- disfluency disorder
2- blocking: در اينجاگير بهعنوان يك اصطلاح پوششي براي تمام انواع مشكلاتي كه در لكنت زبان وجود دارد اعم از تكرار، كشش، به مياناندازي و غيره بهكار گرفته شده است و يا بهطور كلي به ناروانيهاي شخص مبتلا به لكنت اطلاق ميشود.
يا غير قابل شنيدن (ناملفوظ)”. لكنت مزمن ممكن است با علائم فيزيكي شنيداري يا ديداري مانند حركات چشم، شكلك و يا اطناب زباني همراه باشد (كاپلان و ديگران، 1994، ص 1096). زمان ظهور و شدت لكنت بر حسب موقعيت تغيير ميكند و متفاوت است و ميتوان آن را با توجه به موقعيت ارتباطي و كلمات بيان شده تا حدي پيشبيني كرد.
2.1. اپيدميولوژي
ميزان شيوع لكنت در جمعيت كلي حدود 1% ميباشد. اما ميزان بروز آن را نزديك به 3% تخمين زدهاند. لكنت معمولاً در بين كودكان خردسال بيشتر شايع است و در سنين بالاتر و بزرگسالان معمولاً رفع شده است. 50 تا 80% از كودكان مبتلا به لكنت بهطور خودبخودي بهبود مييابند. در برابر هر 3 يا 4 پسر مبتلا به لكنت يك دختر مبتلا وجود دارد. يعني 4/3 افراد مبتلا جنس مذكر و 4/1 آن را مؤنث تشكيل ميدهد. بيماري معمولاً در خانوادههايي كه در آنها كودك مبتلا يا افراد مبتلا وجود داشته است بيشتر ظهور ميكند.
3.1. سببشناسي1
علت دقيق لكنت زبان هنوز بهطور دقيق و بدرستي شناخته نشده است. اما در اين مورد نظريات و فرضيات مختلفي ارائه شده است. مهمترين نظريات بهشرح زير است: (كاپلان و ديگران، 1994، ص1906)
1- etiology
1.3.1. مدلهاي روانزادي1
مدل روانزادي يكي از مدلهاي اوليه سببشناسي لكنتزبان است. در گذشته چنين فرض ميشد كه لكنت بهعنوان پاسخي در مقابل تعارضات، ترس، و يا نوروز (اختلال عصبي) ايجاد ميشود. اما دادههاي تجربي اين امر را ثابت نميكنند. در واقع هيچ شاهدي مبتني بر اينكه تعارضات يا اضطراب سبب اصلي لكنت باشد وجود ندارد. همچنين هيچ مدركي مبني بر اينكه افراد مبتلا به لكنت بيش از افراد مبتلا به اختلالات ديگر گفتار داراي مشكلات رواني و عصبي باشند وجود ندارد. با اين وجود عواملي مانند اضطراب و فشار رواني بهنوعي تشديد كننده ناروانيهاي فرد مبتلا ميباشند و لكنت زبان ممكن است در موقعيات تنشزا وخيمتر شود.
2.3.1. مدلهاي يادگيري
نظريات يادگيري كه در مورد علت لكنت زبان بيان شدهاند عبارتند از: نظريه سمانتوژنيك2 و نظريه شرطيسازي سنتي3. در نظريه اول اعتقاد بر اين است كه لكنت در اصل يك پاسخ اكتسابي به ناروانيهاي طبيعي كودك ميباشد و در واقع در صورتيكه به ناروانيهاي دوران كودكي برچسب لكنت زده شود لكنت رشد مييابد. جانسون (1953-1955) متوجه شد كه لكنت در اثر انتقاد بيجاي والدين بهوجود ميآيد اگر در مورد ناروانيها چيزي گفته نشود خودبهخود از بين ميرود و درصورتيكه به آن توجه بيش از حد شود تثبيت شده و به لكنت زبان تبديل ميشوند. بر اساس اين مدل يك
1- psychogenic
2- semantogenic
3- classic conditioning
روش درماني بهوجود آمده كه در آن به بيمار كمك ميكنند تا آسانتر لكنت كند (كاپلان و ديگران، 1980، ص 2580). مدل ديگر كه بر شرطيسازي سنتي تأكيد ميكند معتقد است كه لكنت با توجه به عوامل محيطي شرطي ميشود.
3.3.1. مدلهاي ارگانيكي
در اين مدلها تأكيد بر اين امر است كه لكنت زبان بر اثر سمتگيري ناقص مغز يا برتري مغزي نابهنجار بهوجود آمده است. در واقع زياد بودن تعداد افراد چپ دست و دو دستيها در ميان افراد مبتلا به لكنت زبان همچنين كنش ضعيف اين افراد در آزمونهاي شنود دو گوشي تأييدي است بر اين مدل. البته اين پديدهها در تمام موارد ديده نميشود و نميتوان آنها را به همه افراد تعميم داد. نظريه تسلط مغزي نابهنجار بر پايه اين اصل استوار است كه در لكنت زبان بين دو نيمه مغز جهت كنترل كاركردهاي زباني كشش وجود دارد. تفاوتهاي جنسي چشمگير در لكنت زبان و مطالعه دوقلوها نيز نشان ميدهد كه لكنت زبان تا چه حدي داراي پايه ژنتيكي ميباشد. به هر حال مدلهاي ارگانيكي به دليل كم بودن مطالعاتي كه روي مغز افراد مبتلا به لكنت انجام گرفته پيشرفت چنداني نكرده است.
4.3.1. مدلهاي سايبرنتيك
در اين مدل گفتار بهعنوان يك فرآيند قلمداد ميشود كه جهت تنظيم و كنترل به يك پسنورد يا فيدبك مناسب بستگي دارد و لكنت زبان در نتيجه اختلال يا از همگسيختگي در حلقه پسنورد بهوجود ميآيد. افراد مبتلا به لكنت زبان در فيدبك 1- feedback loop
شنوايي دچار ناپايداري هستند و اين ناپايداري سبب بروز مشكلاتي در كنترل علائم خروجي گفتار ميشود.
عدهاي معتقدند كه فرد مبتلا به سيستم فيدبك شنوايي نسبت به ساير فيدبكها اتكاي بيشتري دارد. در حقيقت اين امر، كه بهكارگيري نوفه سفيد و پسنورد شنيداري همراه با تأخير1 موجب كاهش لكنت در افراد مبتلا ميشود اما در افراد عادي لكنت ايجاد ميكند، موجب افزايش اعتبار بالقوه اين نظريه شده است.
5.3.1. نظريه نارسايي تفكر زباني
اساس اين نظريه بر اين عقيده بنا شده است كه افراد مبتلا به لكنت داراي مشكلي در پردازش افكار و انديشههاي خود در قالب زبان ميباشند و اين مشكل كه نارسايي تفكر زباني- نظري به آن اطلاق ميشود منجر به لكنت زبان ميگردد. مدافعان اين نظريه معتقدند كه «وراي هر لكنت» اختلال ناپختگي و نارسايي در تكامل زبان وجود دارد و افراد مبتلا به لكنت زبان افرادي هستند كه در شكل دادن به انديشه خود در قالب زبان دچار مشكل هستند. ادوارد پيشون و سوزان بورل معتقدند كه دو شيوه تفكر انساني وجود دارد. شيوه تفكر حسي- عملي كه تجسم ذهني به كمك تصاوير يا خاطرات حسي و يا تصور حركات در ذهن است. و شيوه تفكر زباني- نظري كه در آن، تفكر كلمات را به خدمت ميگيرد و فقط اين نوع تفكر مخصوص انسان است و تفكر در آن بهصورت كلام درميآيد. در اين صورت فرد بايد واجد «بيواسطگي زبان» باشد. يعني افكار او بدون واسطه شكل كلمات را بهخود بگيرند و شخص بدون مكث خارج از حد طبيعي
1- Delayed Auditory Feedback (DAF)
بتواند تفكر خود را مطابق الگوهاي زباني اظهار كند. طراحان اين نظريه معتقدند كه افراد مبتلا به لكنت فاقد «بيواسطگي زبان» هستند و در آنها ابتدا فكر پديد ميآيد و سپس در قالب كلمات شكل ميگيرد مثل اينكه اين افراد مجبور به ترجمه زباني هستند كه به آن تكلم ميكنند. عوامل نارسايي تفكر زباني نظري را توارث، دوزبانه بودن، عوامل روانشناختي، تأخير در گفتار، نارسايي ذهني عمومي و فعاليت بيش از حد تفكر حسي- عملي نسبت دادهاند (محمدزاده، 1373، ص 85-86).
هم اكنون عقيده بر اين است كه لكنت زبان احتمالاً بر اساس يكسري متغيرها كه روي هم تأثير متقابل دارند بهوجود آمده است. اين متغيرها شامل عوامل ژنتيكي و عوامل محيطي ميشوند.
4.1. مشخصات باليني
لكنت زبان معمولاً قبل از سن 12 ماهگي آغاز ميشود و در اكثر موارد بين 18 ماهگي و 9 سالگي ظهور مييابد. بيشترين موارد آغاز لكنت در دو نقطه سني 2 تا 5/3 سالگي و 5 تا 7 سالگي است. برخي از افراد مبتلا و البته نه همه آنها داراي مشكلات ديگر گفتار و زبان هستند. از جمله اختلالات واجشناسي و اختلال زبانبياني. لكنت بهصورت ناگهاني و يكباره شروع نميشود و معمولاً بهصورت تدريجي و در طول يك دوره زماني كه ممكن است هفتهها و يا ماهها بهطول انجامد آغاز ميگردد. در ابتدا با تكرار همخوانهاي آغازين كلمات، تكرار كلمات آغاز عبارات و كلمات طولاني شروع ميشود و شخص تقريباً بهطور دائم و ثابت در مورد لغات يا عبارات مهم لكنت ميكند.