پایگاه خبری مشاورنیوز

معرفی کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن

جوزف انگوین در کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن علت اصلی همه‌ی رنج‌های روانی، عاطفی و چگونگی دستیابی به آزادی ذهن برای ایجاد یک زندگی آرام و بی‌دردسر را به شما خواهد آموخت. او با زبانی ساده به مخاطبانش می‌آموزد که چگونه بر اضطراب و شک و تردیدهای خود بدون نیاز به تکیه بر انگیزه یا اراده غلبه کنند.

درباره‌ی کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن

آیا تابه‌حال برایتان پیش آمده که از هجوم افکار منفی و آزاردهنده خسته و کلافه شده باشید؟ یا اینکه با وجود حجم بالایی از وظایف، نتوانید بر خود و اوضاع و شرایطتان مسلط شوید و به انجام کار اصلی خود بپردازید؟ برای حل چنین مشکلاتی چه باید کرد؟ چگونه می‌توان در جایگاه یک انسان آسیب‌پذیر بود، بر ضعف‌ها و کمبودهای انسانی آگاهی داشت و همچنان برای بهتر شدن سعی و تلاش کرد؟! در واقع راه حل دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با چنین چالش‌هایی شاید ایجاد کنترل‌های ذهنی است. و چنین فرآیندی نیاز به بهره‌مندی از نکات و راهکارهایی دارد که جوزف انگوین (Joseph Nguyen) در کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن (Don't Believe Everything You Think) به آن‌ها اشاره کرده است.

کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن یک پارادایم و درک کاملاً جدید را از اینکه تجربه‌های انسانی دقیقاً از کجا می‌آیند،‌ به شما ارائه می‌دهد و این امکان را در اختیارتان می‌گذارد که به رنج خود پایان دهید و هر لحظه بتوانید همان احساسی را تجربه کنید که لازم است. در واقع شما یاد خواهید گرفت که از سرپوش گذاشتن بر احساسات خود و کنترل بی‌دلیل هیجاناتتان دست بردارید و به‌جای آن به کنترل مسائلی بپردازید که مهم‌تر و ضروری‌تر هستند. انگوین به شما می‌گوید که اصلاً مهم نیست پیش از این چه اتفاقاتی برای شما رخ داده و چه تجربیات تلخ یا شیرینی در زندگی داشته‌اید، اهل کجا هستید یا چه کارهایی انجام داده‌اید، شما هم به‌عنوان یک انسان حق آن را دارید که آرامش کامل، عشق بی‌قید و شرط، رضایت خاطر و شادی فراوان را در زندگی خود بیابید. حقیقت این است که هیچ فردی از این قاعده مستثنی نیست.

جوزف انگوین کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن را در هفده فصل به رشته‌ی تحریر درآورده. در پایان کتاب نیز بخشی تحت‌عنوان «خلاصه‌ای از فکر نکردن» آمده که تصورات شما را نسبت‌به داشتن ذهنی آزاد و باز را تکمیل خواهد کرد. پس از مطالعه‌ی کتاب انگوین پی می‌برید بهتر است هر چیزی را که به ذهنتان می‌رسد باور نکنید! این کتاب در مورد سیم‌کشی مجدد مغز، بازنویسی گذشته، تفکر مثبت یا این‌دست مسائل نیست، بلکه بیشتر در مورد کنار آمدن با ذهنتان به‌عنوان یک انسان صحبت می‌کند. حقیقت این است که شما نمی‌توانید مشکلات خود را با همان سطح آگاهی که آن‌ها را ایجاد کرده است حل کنید. پس لازم است که سطح آگاهی خود را افزایش دهید و بدانید که تاکتیک‌های اجرایی هرچقدر هم مؤثر باشند، موقتی هستند، این گسترش آگاهی است که دائمی‌ست.

انتشارات یوشیتا کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن را با ترجمه‌ی فارسی فاطمه قربان‌زاده منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

نکوداشت‌های کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن

• «فکر نکردن» تنها فلسفه‌ی انقلابی این کتاب نیست. این کتاب برای هر کسی در هر جایی که تا‌به‌حال تشخیص اضطراب داشته است کاربردی خواهد بود. (نیکول ترنر، نویسنده)
• من این کتاب را به زبان کرواتی ترجمه کرده‌ام. امروز ترجمه‌ی خود را برای سردبیر انتشارات Planetopija فرستادم و از فرصتی که برای شنیدن این کتاب و خواندن و ترجمه‌ی آن به دست آوردم واقعاً خوشحالم. درک من از نحوه‌ی عملکرد جهان ناقص و مبهم است، اما این کتاب درست زمانی به دست من رسید که بیشترین نیاز را به آن داشتم. فکر کردن بیش از حد داشت مرا می‌کشت، باعث شده بود احساس بدبختی، اضطراب و افسردگی کنم. ذهن من همیشه فعال است، سناریوهای تاریک خود را به صورتم پرتاب می‌کند و من را رنج می‌دهد. اما حالا می‌دانم چگونه با آن کنار بیایم و دارم تمرین می‌کنم که چگونه فکرم را رهایی ببخشم و در لحظه زندگی کنم. (برندن جَن، نویسنده و مترجم)

کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای همه‌ی کسانی است که قصد دارند از مرزهای فکر خود فراتر بروند و حقیقت آنچه را که به‌طور شهودی در اعماق روحشان وجود دارد، کشف کنند. چنانچه به رشد و توسعه‌ی فردی خود اهمیت می‌دهید این اثر برای شماست.

در بخشی از کتاب هر چیزی که فکر می‌کنی را باور نکن می‌خوانیم

ما در جهان افکار و خیالات زندگی می‌کنیم، نه در واقعیت. سیدنی بنکس زمانی گفت: «افکار، واقعیت ندارند؛ اما واقعیت‌های زندگی ما از طریق افکار ایجاد می‌شوند.» هریک از ما به‌واسطه‌ی ادراکات منحصربه‌فرد خود از جهان زندگی می‌کنیم که با فرد کنار دستمان بسیار متفاوت است؛ به‌طور مثال ممکن است در یک کافی‌شاپ نشسته باشید، دچار بحران جوانی بوده و سردرگم از این باشید که می‌خواهید با زندگی خود چه کنید، درحالی‌که دیگران به‌نظر کاملاً از آینده‌ی خود آگاهند. درهمین‌حال، فردی در کنار شما نشسته باشد که با لذت نوشیدنی تازه‌دم خود را سر می‌کشد و با آرامش مردم را تماشا می‌کند. هر دوی شما دقیقاً در یک کافی‌شاپ نشسته‌اید، رایحه‌ی یکسانی را استشمام می‌کنید، در محاصره‌ی غریبه‌های یکسانی هستید، اما اینکه دنیا از نظر هریک از شما چگونه است، تا همین اندازه می‌تواند متفاوت باشد. بسیاری از ما رویدادهای کاملاً مشابهی را از سر می‌گذرانیم یا در یک زمان و در یک مکان حضور پیدا می‌کنیم، اما تجربیات ما از جهان به‌طور کامل متفاوت است.

یک مثال دیگر می‌آورم از اینکه ما در دنیای افکار زندگی می‌کنیم، نه در واقعیت. اگر سراغ صد نفر مختلف بروید و از هریک از آن‌ها بپرسید که پول برای آن‌ها چه معنایی دارد، فکر می‌کنید چند پاسخ مختلف دریافت خواهید کرد؟ حدود صد پاسخ مختلف!

پول، از نظر فنی یک شیء است، اما برای هر فردی معنایی متفاوت دارد. پول می‌تواند به معنای زمان، آزادی، فرصت، امنیت و آرامش‌خاطر باشد یا اینکه به معنای شرّ، طمع و دلیل ارتکاب جنایت از سوی افراد تعبیر شود. درحال‌حاضر، قصد ندارم وارد این موضوع شوم که کدام‌یک درست یا غلط است.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
مقدمه: چه‌چیزی در این کتاب کشف خواهید کرد و چگونه می‌توانید از خواندن آن بیشترین بهره را ببرید
فصل اول: سفر برای یافتن علت اصلی رنج
فصل دوم: علت اصلی تمام رنج‌ها
فصل سوم: چرا اصلاً فکر می‌کنیم؟
فصل چهارم: مقایسه‌ی افکار و تفکر
فصل پنجم: اگر ما تنها می‌توانیم تفکراتمان را احساس کنیم، پس آیا برای داشتن چنین احساسی، نیازی به تفکرات مثبت نداریم؟
فصل ششم: تجربه‌ی انسانی چگونه ایجاد می‌شود - سه اصل
فصل هفتم: اگر فکر کردن علت اصلی رنج ماست، پس چگونه باید از این کار دست برداریم؟
فصل هشتم: چگونه می‌توانیم بدون فکر کردن در جهان پیشرفت کنیم؟
فصل نهم: اگر از فکر کردن دست برداریم، اهداف، رویاها و جاه‌طلبی‌های خود را چه کنیم؟
فصل دهم: عشق و آفرینش بی‌قید و شرط
فصل یازدهم: پس از تجربه‌ی صلح، شادی، عشق و رضایت در لحظه، چه خواهید کرد؟
فصل دوازدهم: هیچ‌‌چیز خوب یا بدی وجود ندارد
فصل سیزدهم: بدون تفکر، از کجا بفهمید که باید چه‌کار کنید؟
فصل چهاردهم: چگونه از شهود خود پیروی کنید
فصل پانزدهم: ایجاد فضا برای معجزات
فصل شانزدهم: وقتی وارد حالت عدم تفکر می‌شوید، چه اتفاقی رخ می‌دهد (موانع بالقوه)
فصل هفدهم: حالا چه کنیم؟
خلاصه‌ای از فکر نکردن