دکتر مائده اشرفی در نشست تخصصی علمی پیشگیری از اعتیاد، چرایی و چگونگی اعتیاد به مواد مخدر که به همت مرکز مشاوره جهاددانشگاهی همدان برگزار شد، بیان کرد: مصرف سیگار و مواد اعتیادآور در کشور به ویژه در استان همدان به شکل نگرانکنندهای گسترش یافته است، بهطوریکه کاهش سن مصرف اعتیاد بهویژه در همدان، زنگ خطری جدی برای مسئولان و خانوادهها است و نیاز به بررسی دقیق عوامل این پدیده را دوچندان میکند.
وی با بیان اینکه برخلاف گذشته که اعتیاد عمدتا به عنوان مشکلی مردانه شناخته میشد، اکنون این معضل جنسیت نمیشناسد و محدود به تحصیلات یا طبقه اجتماعی خاصی نیست و زنان، مردان، کودکان، نوجوانان و جوانان، همگی در معرض این آسیب قرار دارند، اظهار کرد: اعتیاد در سالهای اخیر به شکلی نگرانکننده در حال گسترش است، به گونهای که دیگر نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود. اعتیاد در گذشته مرزبندیهای مشخصی داشت و اغلب محدود به گروههای سنی و اقشار خاصی در جامعه بود اما امروزه این مرزبندیها از میان رفته و اعتیاد به مشکلی فراگیر در میان تمام اقشار جامعه تبدیل شده است.
این دکتری روانشناسی سلامت با بیان اینکه در کنار مصرف سیگار، گرایش به مواد محرک، توهمزا و الکل در همدان افزایش یافته است و بسیاری از انواع الکلها بهصورت سنتی و دستی تولید میشوند که خطرات مضاعفی را برای مصرفکنندگان به همراه دارد، اضافه کرد: از سوی دیگر، آمارها نشان میدهند جامعه درگیر سه اختلال اصلی اعتیاد، اضطراب و افسردگی است و این شرایط اجتماعی و روانی، برنامهریزیهای دقیق و مبتنی بر واقعیت را ضروری میسازد. همچنین واقعیت تلخ دیگری که هماکنون جامعه ما با آن روبروست، افزایش اعتیاد در میان نوجوانان و جوانان است؛ موضوعاتی از این دست باید در اولویت تصمیمگیریها و اقدامات پیشگیرانه قرار گیرند.
ارتباط افسردگی و اعتیاد؛ نیاز به آموزش و تغییر نگرش اجتماعی
اشرفی با بیان اینکه افسردگی یکی از عوامل اصلی گرایش به اعتیاد است، بهطوریکه از هر ۱۰ فرد مبتلا به افسردگی، یکسوم به مصرف مواد مخدر روی میآورند که این آمار نشاندهنده اهمیت شناسایی و درمان افسردگی بهعنوان راهکاری کلیدی برای پیشگیری از اعتیاد است، ادامه داد: یکی از مؤثرترین روشهای پیشگیری، آموزش و افزایش آگاهی در جامعه است اما مشکلی که پیش روی این مسیر قرار دارد، قبح و تابوهای مرتبط با صحبت درباره اعتیاد بوده و این موضوع، نهتنها در جامعه بلکه در مراکز دانشگاهی نیز مشهود است و در حال حاضر، تنها دو واحد درسی اختیاری با موضوع اعتیاد برای دانشجویان رشته روانشناسی ارائه میشود و افزون بر این، کمبود اساتید متخصص در حوزه اعتیاد و تجربههای درمانی مرتبط، باعث شده دانشجویان علاقهای برای ورود به این حوزه نشان ندهند.
وی با بیان اینکه برای افزایش آگاهی و تغییر نگرش در این زمینه، ضروریست برنامهریزیهای آموزشی بهویژه در مراکز دانشگاهی تقویت شود که رفع تابوهای اجتماعی درباره اعتیاد و افزایش تعامل بین دانشگاه و مراکز درمانی میتواند گامی مؤثر در کاهش آسیبهای ناشی از این بحران باشد، تصریح کرد: مواد اعتیادآور به چهار دسته اصلی مخدرها، محرکها، توهمزاها و قرصها و الکل تقسیم بندی شده و مصرف مخدرها در میان نسل جدید کاهش یافته و بیشتر در میان افراد مسن و کهنسال مشاهده میشود. نسل جوان بیشتر به سمت مواد محرک و توهمزا برای تجربه هیجان گرایش پیدا کرده است و این تغییر الگوی مصرف، چالشهای جدیدی برای جامعه ایجاد کرده و مصرف مواد محرک و توهمزا بهعنوان معضل اصلی در میان نوجوانان و جوانان نیازمند برنامهریزیهای فوری و اطلاعرسانی گسترده است تا از گرایش این گروه سنی به چنین موادی جلوگیری شود.
این دکتری روانشناسی سلامت با بیان اینکه در این راستا، همکاریهایی با دانشکده تربیت ایرانی و اسلامی دانشگاه آزاد و مدارس به صورت جلسات رودررو با خانوادهها و ارائه توضیحاتی درباره مواد محرک و توهمزا و نشانههای رفتاری مشکوک در نوجوانان در حال انجام بوده که هدف از این جلسات، افزایش آگاهی والدین برای تشخیص زودهنگام این رفتارها و آموزش روشهای برخورد موثر است، گفت: اضطراب بالا در کشور، یکی از عوامل اصلی گرایش به مصرف مواد است و نوجوانان اغلب به دلایل مختلف، از جمله تغییر خلقوخو، به این مواد روی میآورند و برخی از آنها با بیان احساساتی مانند کلافگی، بیحوصلگی، افسردگی و اضطراب و نبود امکانات تفریحی مناسب، بهراحتی جذب پیشنهادهای مصرف مواد میشوند که برای پیشگیری از این روند، ایجاد امکانات تفریحی مناسب، آموزش مهارتهای مقابله با استرس و اضطراب و تلاش برای گسترش برنامههای آگاهیبخش در مدارس و خانوادهها، از مهمترین اقدامات است.
زنگ خطر اعتیاد در ایران؛ گرایش به مواد محرک، توهمزا و الکل
اشرفی با بیان اینکه مصرف مواد محرک، توهمزا و الکل به یکی از معضلات اصلی جامعه ایران تبدیل شده و زنگ خطر اعتیاد در این حوزهها به صدا درآمده است و گزارشها از خوابگاههای دانشجویی و مراکز مشاوره نشان میدهد که مصرف این مواد اغلب با حربههایی مانند بهبود تمرکز، افزایش انرژی و موفقیت در تحصیل یا قبولی در کنکور به نوجوانان و جوانان پیشنهاد میشود که این گروه، که تحت تأثیر همسالان خود هستند، کمتر به هشدارهای خانوادهها یا مشاوران توجه میکنند، اظهار کرد: شبکههای ماهوارهای و برخی رسانهها نیز با تبلیغ بیضرر بودن این مواد، بر گسترش مصرف آنها دامن میزنند و مصرف این مواد نهتنها در خوابگاههای پسرانه بلکه در خوابگاههای دخترانه نیز مشاهده شده و به گروههای مختلف جامعه، از جمله معلمان، مهندسان و افراد تحصیلکرده نیز سرایت کرده است.
وی با بیان اینکه بررسیها نشان میدهد که ایران در دو سال آینده با چالشهای بیشتری در حوزه اعتیاد به توهمزاها، محرکها و الکل مواجه خواهد بود و مواد توهمزا به دلیل تجربههای خوشایند اولیه و مواد محرک به خاطر دورههای کوتاه انرژیبخشی که دارند، بیشترین گرایش را به خود اختصاص دادهاند، افزود: متخصصان این موضوع تاکید دارند که آموزش و آگاهیبخشی به خانوادهها، مدارس و مراکز دانشگاهی باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، استفاده از رسانههای ملی برای مقابله با تبلیغات فریبنده درباره این مواد و اطلاعرسانی دقیق درباره اثرات مخرب آنها، از دیگر ضرورتها برای حل این بحران است.
انتقاد از صداوسیما و شبکه نمایش خانگی در عادیسازی اعتیاد و مصرف مواد
این دکتری روانشناسی سلامت با بیان اینکه نقش صداوسیما و شبکه نمایش خانگی در گرایش جوانان به اعتیاد و تاثیرپذیری آنها از سلبریتیها، با انتقاداتی جدی روبهرو شده است و برخی از آثار نمایشی بهشدت به دلیل عادیسازی و شکستن قبح سیگار کشیدن در میان مخاطبان جوان مورد انتقاد قرار گرفتهاند، گفت: این رویکرد صداوسیما به معنای حرکت به سمت بیراهه است و از سوی دیگر، در شبکه نمایش خانگی نیز مصرف مواد و عوارض ناشی از آن به شکلی غیرمسئولانه و عادی به نمایش گذاشته میشود.
اشرفی با بیان اینکه این نوع نمایشها نهتنها آگاهیبخشی نمیکنند، بلکه با عادیسازی مصرف مواد و رفتارهای پرخطر، قبح آن را در میان مخاطبان جوان میشکنند و این موضوع، نیاز به نظارت دقیقتر و مسئولیتپذیری بیشتر از سوی سازندگان و نهادهای مرتبط را بیش از پیش ضروری کرده است، تصریح کرد: مصرف مواد مخدر، محرکها و توهمزاها در گروههای مختلف جامعه روند نگرانکنندهای دارد.
وی با بیان اینکه دانشآموزان و دانشجویان بیشتر به مواد محرک و توهمزا روی آوردهاند و این مواد، بهویژه در میان جوانان، با تبلیغاتی نادرست بهعنوان راهی برای افزایش انرژی و تمرکز معرفی میشوند، در حالیکه تأثیرات مخرب آنها از جمله بروز اسکیزوفرنی در مصرفکنندگان بلندمدت، بهوضوح مشاهده میشود، خاطرنشان کرد: در استان همدان، وضعیت اعتیاد نگرانکننده توصیف شده همچنین در برخی از استانها، مصرف مواد مخدر حتی به بخشی از فرهنگ تبدیل شده که تغییر باورها و نگرش افراد نسبت به این مواد، ضروریترین راهکار برای مقابله با این بحران است.
اشرفی با بیان اینکه نقش رسانهها در این میان بسیار پررنگ است، تصریح کرد: در حالی که برخی رسانهها مصرف مواد محرک و توهمزا را غیرمستقیم عادی جلوه میدهند، نیاز است که رسانههای ملی و محلی با تبلیغات گسترده و هدفمند، خطرات و عوارض این مواد را بهصورت دقیق به نمایش بگذارند و تلاش برای تنفرزدایی از مصرف مواد و افزایش آگاهی عمومی، باید به اولویت سیاستگذاریهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود تا بتوان از گسترش این بحران جلوگیری کرد.