Generation Z یا همان نسل زد که به اختصار به آن Gen Z میگویند، بنا به تعریف جامعهشناسان، افرادی هستند که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ میلادی و به تاریخ شمسی ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ متولد شدهاند.
این نسل در یک فضای کاملاً دیجیتال بزرگ شدهاند و اینترنت و تکنولوژی، تاثیری انکارناپذیر بر آنان گذاشته است. نسل زد را افرادی کم حوصله، پرمطالبه، بیاعتماد، حواس پرت و البته تأثیرگذار میدانند اما اینها همه خصوصیاتی نیست که نسل زد با آن تعریف میشود.
زندگی نسل Z به تکنولوژی و اینترنت گره خورده است. نسل Z یا در واقع بخشی از دهه هفتادیها و دهه هشتادیهای خودمان، نه تنها موثرترین نسل بر موجهای اجتماعی و ترندهای فضای مجازی هستند، بلکه زبان و ادبیات مخصوص خودشان را ابداع کردهاند.
نحوه ارتباط نسل Z با جهان اطراف خود بسیار متفاوت از سایر نسلها است و آنها از طریق تولید محتوای آنلاین، چت و تماس ویدیویی و شرکت فعالانه در جنبشهای اجتماعی خود را ابراز میکنند. فضای مجازی نقشی پررنگ در تمامی جنبههای زندگی آنان مثل هویتیابی، رفتارهای مقابلهای، تنظیم هیجان و ارتباطات دارد.
همه این تعاریف موجب میشود نسل زد را افرادی بیاحساس و بیتفاوت نسبت به هر مسئلهای تصور کنیم این در حالی است که نسل زد در میان انبوهی از اضطراب و استرس زندگی و رشد میکند. مسائلی مثل احساس تنهایی، ایجاد یک زندگی بامعنا، تصور نامطمئن درباره هویت و خود و ارتقای کیفیت سلامت روانی از جمله مسائلی هستند که نسل زد به طور مدام با آنها درگیر است. اگر بخواهم یک توصیف از نسل زد داشته باشم آنها را به زندانیهای اینترنت توصیف میکنم که در زندانهای انفرادی تلفنهای همراهشان زندگی میکنند.
این نسل در فضای مجازی متولد شدهاند، با بازیهای ویدئویی بزرگ شدهاند و احتمالا بازی با همسالانشان در کوچه را حتی تصور هم نکرده باشند. به جای بازیهای جمعی که صدای خنده و فریادشان در کوچه بپیچد در «کلش اف کلنز» اتک زدهاند. این افراد نسل گوشیهای هوشمند هستند.
یک جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به نوزاییفکری در جامعه کنونی، اظهار میکند: جوانان دهه ۸۰، دیگر مانند جوانان دهههای پیشین نیستند. جوانان امروزی با توجه به انجام تحصیلات و کسب علم و دانش افرادی به اصطلاح خردگرا هستند؛ این افراد از منطق پیروی میکنند و سنتخواهی و سنتگرایی را پشت سر گذاشتهاند.
زینب مصطفوی عنوان میکند: جوانان امروزی تکیه به تجربههای زندگی بزرگترهای خود را کنار گذاشتهاند و اکنون بهواسطه تحصیل و کسب علم، طرز تفکر جوانان تغییر کرده و اعمال، رسم و سنت ریشسفیدان برای آنها پایان یافته است.
این جامعه شناس به تاثیر رسانههای جمعی و نقش همسالان در رفتار متفاوت نسل جدید اشاره کرده و میگوید: سریالها، رسانههای جمعی و فضای مجازی همواره جوانان را به ساختن زندگی خود تشویق کردهاند و اکنون جوانان عنوان میکنند که ما هستیم که زندگی را میسازیم.
مصطفوی میافزاید: اکنون جوانان تقدیر را نمیپذیرند و میخواهند زندگی خودشان را بسازند و در نتیجه خواستهها و اعمال آنها با سنتخواهان متفاوت است.
در ادامه یک روانشناس، شناخت نسل زد را ضروری دانسته و میگوید: شناخت ابعاد روانشناسی نسل Z میتواند به ما کمک کند تا بهتر با این نسل ارتباط برقرار کرده و از تواناییها و استعدادهای آنها بهرهبرداری کنیم.
اعظم نوری متذکر میشود: با توجه به ویژگیها، چالشها و تأثیرات نسل زد، میتوانیم راهکارهای مناسبی برای حمایت از این نسل و ایجاد یک محیط مطلوب برای رشد و توسعه آنها فراهم کنیم. در نهایت، درک عمیقتر از نسل Z نه تنها به خود آنها، بلکه به جامعه نیز کمک خواهد کرد تا به سمت آیندهای روشنتر و پرانرژیتر حرکت کند.
وی تصریح میکند: مسائل مربوط به حوزه سلامت روان، اضطراب، افسردگی، روابط عاطفی کمرنگ و تفاوت با خانواده و والدین، از چالشهای این نسل محسوب میشوند که باید بررسی شوند. ویژگیهای اختصاصی این نسل و شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی، نسل Z را به نسلی متفاوت و نیازمند شناخت بیشتر تبدیل کرده است.
نوری با بیان اینکه نه این نسل را میشناسیم و نه برایش تولید محتوا میکنیم، یادآور میشود: تربیت نسلی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که نیاز به آموزش دارد؛ آموزش شامل سه لایه «خانواده، اجتماع و رسانه» است.
این روانشناس با تاکید بر اینکه خانوادهها نیز باید وظایف خود را ایفا کنند، خاطرنشان میکند: تا هفت سالگی درک کودکان محیطی است و آنها همه چیز را در فضای خانواده درک میکنند. در آن دوره، بایدها و نبایدهای تربیت رسانهای را باید برای بچهها تعریف کنیم. این نسل در مواجهه با رسانههای دیجیتال ویژگیهای خود را پیدا کردهاند. بنابراین نیاز داریم روی مباحث سواد رسانهای و تربیت رسانهای روی نسل جدید به ویژه نسل آلفا کار کنیم، چون خودمان آموزش ندیدهایم دنبال روشهای سنتی هستیم آن هم در حالی که میتوانیم با استفاده از منابع و محتوای تولیدشده در این راستا در مواجهه با کودکان و تربیت نسلی آنها عملکرد موفقتری داشته باشیم.
نسلی که باید شناخت
نسل Z نسلی هستند که به وضوح میگویند چه میخواهند و دنبال خواسته خود میروند، رودربایستی با کسی ندارند و تکلیفشان با خودشان مشخص است هر چند که نسل ما میگوییم این نسل سردرگم هستند. با این حال باید به دنبال زبان مشترکی بود که هردو نسل بتوانند در کنار هم زندگی آرامی را پشت سر گذاشته و هر کس در جایگاه خود از زندگی لذت ببرند چرا که والدین هم نسل ما نیاز به فرزندانی حرف گوش کن و فرزندانمان هم نیاز به والدینی صبور دارند.