پریسا ارجمندی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص چالشهای روانشناسی کودک اظهار کرد: کودکان در انتقال احساسات و بیان نیازهای خود به دیگران با توجه به ظرف وجودی خودشان از روشهای متفاوتی استفاده میکنند، لذا روانشناسان کودک باید بتوانند با استفاده از ابزارهایی همچون نقاشیها، بازیها، عکسها و داستانها برای برقراری ارتباط با کودک و در نهایت درک بهتر احساسات او استفاده کنند.
این روان شناس کودک و نوجوان یادآور شد: با توجه به تفاوت در رفتار و نمود احساسات کودکان نسبت به بزرگسالان تشخیص مسائل روانی در آنها میتواند با دشواری همراه باشد؛ بنابراین روانشناسان کودک برای تشخیص مسائل روانی آنها باید از راهکارهای تخصصی و متنوع استفاده کنند.
وی تفاوت در نیازها و مسائل روانی کودکان را مورد توجه قرار داد و گفت: کودکان ممکن است خواستهها و مشکلات روانی منحصر به فردی داشته باشند که بزرگسالان ندارند؛ به عنوان مثال، نگرانیهای تحصیلی، مهارتهای تحصیلی، فوبیاهای خاص مانند ترس از تاریکی بخشی از این تفاوتها است.
ارجمندی یکی از چالشهای روان شناسی کودک را همکاری والدین عنوان کرد و گفت: اغلب والدین تصور میکنند هنگام مراجعه به روانشناسان کودک تنها خود کودک باید تحت درمان قرار بگیرد این در حالی است که اصل در حوزه روانشناسی کودک والدین هستند؛ لذا در فرآیند تشخیص، ارزیابی و درمان ابتدا رابطه والدین با یکدیگر و مشکلات آنها و سپس کودک مورد توجه قرار میگیرد.
وی ادامه داد: یکی از بزرگترین چالشهای ما این است که والدین انتظار دارند روانشناس کودک در یک جلسه مشکل فرزندشان را ارزیابی و مورد درمان قرار دهد؛ در حالی که این موضوع ارتباط مستقیمی با خانواده دارد؛ بنابراین ما معمولاً در جلسه اول به والدین میگوییم که حتماً مشاورههای خودشان را داشته باشند، زیرا قطعا در حل مسائل کودک بسیار موثر خواهد بود.
این روان شناس کودک و نوجوان، اضافه کرد: بازخورد و نتیجه درمان در کودکانی که خانواده آنها ابتدا جلسات مشاوره را طی کردند سریعتر نمود خواهد داشت؛ البته در کیسهای با اختلالهای مغزی فرآیند کار بیشتر متوجه خود کودک است.
ارجمندی با تاکید بر تأثیر مستقیم رفتار والدین بر کودکان تصریح کرد: زمانی که والدین در زمینه مهارتهای زندگی از جمله مدیریت خشم عملکرد ضعیفی دارند نمیتوانند این توقع را داشته باشند که فرزندشان خشم خود را مدیریت کند؛ در واقع افزایش مهارتهای زندگی در والدین به شکل آیینه وار در کودک نمود خواهد داشت.
این روان شناس کودک و نوجوان، قطع روند درمان را از دیگر چالشهای روانشناسی کودک دانست و گفت: اغلب والدین پس دو تا سه جلسه انتظار معجزه دارند در حالی که در کمترین موضوعات حداقل به ده جلسه نیاز داریم، به این ترتیب بسته به نوع اختلالات، همکاری والدین و کودک تعداد این جلسات متفاوت خواهد بود.
ارجمندی با اشاره به سن طلایی در کودکان بیان کرد: معمولا والدین این زمان را از دست میدهند و وقتی که کودک به سنین نوجوانی رسیده است به ما مراجعه میکنند که قطعا در طولانی شدن فرآیند درمان موثر خواهد بود، بنابراین مراجعه به هنگام به متخصصین روانشناسی کودک و عدم خود درمانی از نکاتی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.
وی یادآور شد: معمولا زمانی که کودکان نیاز به دارو درمانی دارند و به روانپزشک ارجاع داده میشوند والدین همکاری لازم را ندارند؛ لذا تقاضا داریم والدین همراهی لازم را در مرحله دارو درمانی داشته باشند و درمان را تکمیل کنند، زیرا هر چه سن کودک بیشتر شود فرآیند درمان هم طولانیتر خواهد شد.
ارجمندی با تاکید بر اهمیت جلسات پیگیری پس از درمان، عنوان کرد: حتما والدین پس از فرآیند درمان جلسات پیگیری را جدی بگیرند تا در مراحل رشد روانشناس همراه کودک باشد.
این روان شناس کودک و نوجوان، در پایان اظهار کرد: مراجعه به هنگام در فرآیند درمان بسیار موثر خواهد بود به عنوان مثال در صورت بروز مشکل، قبل از به دنیا آمدن فرزند دوم یا اینکه مهاجرت داشته باشند و یا قبل از تغییر مدرسه به متخصصین مراجعه کنند، اما معمولاً والدین تصور میکنند که میتوانند یک کار تخصصی را انجام دهند و زمانی که فرصت را از دست میدهند به ما مراجعه میکنند.