پایگاه خبری مشاورنیوز

معرفی کتاب ضد اضطراب

کتاب ضد اضطراب نوشته‌ی نیک ترنتون، به مخاطب می‌آموزد که چطور صداهای درونش را مدیریت کند و در بهترین حالت، آن‌ها را تحت سلطه‌ی خود درآورد. زمان‌هایی وجود دارد که غلبه‌ی افکار منفی، زندگی ما را فلج می‌کند؛ در آن زمان‌ها، راهکارهای واقع‌نگر و به دور از مثبت‌اندیشیِ سمی و افراطیِ این کتاب به کمک می‌آید تا ما را به پیش براند.

درباره‌ی کتاب ضد اضطراب

چه کسی زندگیتان را کنترل می‌کند؟ شما یا افکار و احساساتتان؟ زندگی همان‌طور پیش می‌رود که شما فکر می‌کنید؛ بنابراین می‌توانید با کنترل افکار، زندگی را تحت سلطه‌ی خود درآورید. زمان آن فرا رسیده که افکار منفی خود را به روایتی رضایت‌بخش و صدایی مثبت تبدیل کنید. کتاب ضد اضطراب (Anti-Anxious) با درک چالش‌هایی که در حال پیکار با آن‌ها هستید، دست به تحلیل و ریشه‌یابی تفکرات منفی می‌زند. نیک ترنتون (Nick Trenton) شما را در تمام مراحل فرآیند مبارزه با افکار منفی و غلبه بر آن‌ها همراهی می‌کند.

نویسنده در این کتاب به شما می‌آموزد که چطور افکار خود را تجزیه و تحلیل کنید و به این مسئله آگاه باشید که کوچک‌ترین خودگویی‌ها بر زندگی شما اثرگذارند. نیک ترنتون درعین‌حال که راهکارهای مقابله با افکار منفی و اضطراب را پیش چشم مخاطب می‌گذارد، او را از خطرات مثبت‌نگری سمی نیز آگاه می‌کند. مثبت‌نگری سمّی یعنی تعمیم بیش‌ازحد نگرش مثبت و خوش‌بینانه. نوعی سوگیری شناختی است زیرا از پذیرش و تصدیق حالات ذهنی، رویدادها، افکار یا احساساتی که «منفی» تلقی می‌شوند، امتناع می‌کند. علی‌رغم پذیرش این مسئله که مثبت‌نگری راهی برای رسیدن به درجات بالای موفقیت است، باید از تله‌ای که مثبت‌نگری افراطی برایتان پهن می‌کند، آگاه باشید. دیدنِ صرفِ پدیده‌های زیبا و نادیده گرفتن چیزهای نازیبا، رویکرد معقولی به نظر نمی‌رسد.

کتاب ضد اضطراب انسان را موجودی پیچیده می‌داند که خوبی‌ها و بدی‌ها توامان در او وجود دارند. کارل یونگ (کارل گوستاو یونگ) روان‌شناس برجسته، در همین خصوص بحث سایه‌ها را پیش می‌کشد؛ آن قسمت از شخصیت انسانی که معمولاً انکار و کنار گذاشته می‌شوند. نیک ترنتون با آوردن مثالی واقعی از شخصی به نام کریگ که با انکار احساسات منفی خود و سرکوب آن‌ها، به دام افسردگی و اندوه دچار شد، صحبتش را تکمیل می‌کند. به زعم نویسنده دلایل زیادی برای انکار بخش‌های منفی وجود دارد که می‌توان از آن جمله به نگرانی‌ها درمورد تصویری که انسان از خود برای دیگران به جا می‌گذارد اشاره کرد. واقعیت این است که انسان همیشه مایل است تصویری سرخوش و سرزنده از خود نشان دهد و با گفتن حقایق دردناک، باعث دردسر و رنجش دیگران نشود.‌ این انسان از اینکه ضعیف، ترسو و شکننده به نظر برسد، بیزار است. چیزی که در تمام طول زندگی باید در نظر گرفته شود، این است که انکار تجارب منفی و مثبت، هزینه‌های زیادی به همراه دارد؛ چنانچه دنیایتان به جهانی جعلی بدل می‌شود که در ظاهر خوشحال و در باطن، در حال فروپاشی است.

کتاب ضد اضطراب در تلاش است تا افکار و باورهای تحریف‌شده، ناسالم و خودمخرب را ریشه‌یابی و شناسایی کند تا به شما بیاموزد که به‌طور کامل پذیرای خودتان باشید و به پختگی لازم برای پذیرش وضع موجود با همه‌ی ضعف و نقص‌هایش برسید.

این کتاب را سمیرا آزادپیما و احمد لطیفیان ترجمه کرده‌اند و انشتارات اندیشه آگاه به چاپ رسانده است.

کتاب ضد اضطراب برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید به شناختی کامل از خود و احساساتتان برسید و در هر موقعیتی، آمادگی مواجهه با چالش‌ها را داشته باشید، کتاب ضد اضطراب انتخاب مناسبی برای شماست.

در بخشی از کتاب ضد اضطراب می‌خوانیم

برای مثال، یک روز صبح روی ترازو می‌روید و متوجه می‌شوید که در طول کریسمس حدود 5 کیلو وزن اضافه کرده‌اید. با تمرکز بر مشکل این‌طور فکر می‌کنید که «چرا انقدر زندگی ناعادلانه‌ست؟ چرا هر چیزی که باعث چاقی می‌شه انقدر خوشمزه‌ست؟! وقتی سوخت‌وساز بدنم مشکل داره، هیچ‌وقت نمی‌تونم لاغر بشم. الان تیپم افتضاحه. نمی‌تونم همچین چیزی رو باور کنم.»

آیا می‌توانید امتناع از پذیرش واقعیت را در جملات بالا بشنوید؟ آیا می‌دانید که واقعاً پاسخی برای این سؤال وجود ندارد که «چرا زندگی انقدر ناعادلانه است؟» این اصلاً یک سؤال نیست، بلکه یک شکایت است و با خود پیش‌فرض‌های نادرستی را به دنبال دارد. اگر زندگی را ناعادلانه بدانید، با خودتان به‌عنوان یک قربانی به‌طرز بدی رفتار می‌کنید و به این نتیجه می‌رسید که کاری جز ناله‌ کردن از دستتان بر نمی‌آید. این طرز فکر بلافاصله شما را از احساس عاملیت و واقعیتی بسیار مشخص (اینکه اگر تلاش کنید می‌توانید وزنتان را کاهش دهید)، دور می‌کند.

بااین‌حال، تفکر مبتنی بر راه‌حل به معنای دیدن جادویی میلیون‌ها راه‌حل برای رفع مشکل نیست، بلکه بیشتر راجع به ذهنیتی است که باور دارد همواره راه‌حلی وجود دارد. گرایش به سمت راه‌حل به این معنا نیست که فوراً به یک مشکل‌گشای قدرتمند تبدیل می‌شوید و به راحتی از موانع زندگی عبور می‌کنید. بلکه به این معنی است که شما به اندازه‌ی کافی باز هستید که بپرسید «چه کار می‌تونم بکنم؟» و دنبال این سوال را بگیرید.

تفکر مبتنی بر مشکل همیشه چیز بدی نیست. افراد با چنین طرز فکری در تجزیه‌و‌تحلیل موقعیت‌ها و دیدن اینکه دقیقاً کجا و چرا مشکل رخ داده است خوب هستند. بااین‌حال تا زمانی که در نهایت به راه‌حل‌ها نپردازند، به‌طور نامحدودی روی مشکل تمرکز خواهند کرد و هرگز به خودشان فرصت عملی‌کردن بینشی که به دست آورده‌اند و تغییر شرایط را نمی‌دهند.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: خودگویی‌هایتان را اصلاح کنید
مشکل شماره‌ی 1: بیماریِ همه‌یا‌هیچ
مشکل شماره‌ی 2: زبان «خارج از قدرت»
چه باید کرد؟
چگونه تحریف‌های شناختی را تشخیص دهیم
فصل دوم: خودتان را ‌تحلیل کنید؛ روش اِی‌بی‌سی و یادداشت‌های فکری
گام 1: یک دفترچه‌ی ثبت افکار داشته باشید
گام 2: مجدداً فکر کرده و عمل کنید
تمرکززدایی، تغییر دیدگاه و ایجاد فاصله
چگونه قدمی رو به عقب برداریم
سخنی درمورد بیهوده‌ترین عادت جهان
تمرین ناهم‌آمیزی شناختی را امتحان کنید
فصل سوم: بر هنر تحمل پریشانی و خودآرام‌سازی مسلط شوید
چگونه خودمان را آرام کنیم
مهارت‌های تی‌آی‌پی‌پی
معنای واقعی پذیرش اساسی چیست؟
مهارت اَکسپتس
برون‌ریزی افکار، یادداشت‌برداری ذهنی و نگرانی برنامه‌ریزی‌شده
فصل چهارم: عشق به سرنوشت
فراتر از پذیرش اساسی: عشق به سرنوشت
تجسم منفی
جهت‌گیری شما چیست: جهت‌گیری مبتنی بر راه‌حل یا مشکل؟ فکر کردن یا عمل‌کردن؟
فصل پنجم: از تله‌ی مثبت‌نگری سمّی اجتناب کرده و هیجاناتتان را احساس کنید
مثبت‌نگری قدرتمند است، اما ...
خوب در مقابل کل
رها شدن از مثبت‌نگری سمّی
عدم قدردانی از نعمت‌هایی که در اختیار داریم
تنظیم هیجانی
چرخه‌ی عمر یک هیجان
فصل ششم: تفکر منفی واقعاً از کجا می‌آید؟
منفی‌نگریِ شما ممکن است «غریزی» باشد
مقابله با سوگیری منفی‌نگری
درباره‌ی روابط سمّی از جمله رابطه‌ای که با خودتان دارید، تجدیدنظر کنید